بسم الله
امشب تو شهید می شوی
زیاده فرصت نمانده
نمیخواهی تلفن را برداری و به خانه زنگ بزنی؟
حسن و فاطمه!
منتظرند
مهدی
زینب...!
من هم...!
گفتم من
دیدی؟
آخرش نتوانستم جلوی خودم را بگیرم
من هم منتظرم...!
دست بجُنبان مرد
یک خانواده دل به تو داده اند و اینجا چشم به راهند
زود از حال ما بپرس
قبل از اینکه اَشقیا برای ریختن خون تو صف بکشند و به خط شوند
قبل از داستان یک مدافع حرم ۳...
ما را در سایت داستان یک مدافع حرم ۳ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1modafeharamd بازدید : 231 تاريخ : يکشنبه 23 ارديبهشت 1397 ساعت: 15:45